دل می رود زدستم

دل می رود زدستم جانا بگیر دستم

دانی که ای عزیزم دل داده تو هستم

درد فراقت ای جان برده ز تن توانم

در انتظار وصلت از بار غم شکستم

خون دل از فراقت آمد ز دیده من

هر جا به یاد رویت با سوز دل نشستم

می ترسم ای عزیزم از هجر تو بمیرم ... بمیرم ...